منوتو میشیم ما
دختــر بچــه ای از برادرش پرســید : معنی عشق چیه ؟؟ برادرش جواب داد : عشـق یعنی تو هر روزشـکلات من رو ، از کوله پشـتی مدرسه ام بر میداری و من هر روز بازهـم شکلاتـم رو همونجـا میگذارم ... دیشب با خدایم دعوایم شد ... مادر گفت: نمیدانی از دیشب تاصبح چه بارانی آمده است نظر یادتون نره !!!!!!!! چند سال پیش تو اصفهان یه توالت عمومی رفتم , چراغ نزدیک جنگل، پشت پنجره خانه ای، - خانه پیرمردی شاید- فانوسی با نور گرم می سوزد. من تاریکم! شعله ای سرخ شدن ،چه دشوار است. اما... روشنایی چقدر زیباست! برگرفته از جنگ ادبی آیش .شاعر: محمدرضا شیرازی،زمستان 1366
با هم قهر کردیم
فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد ...
رفتم گوشه ای نشستم
چند قطره اشک ریختم وخوابم برد...
صبح که بیدار شدم
!...
یکم کارم طول کشید و چند دقیقه تو دستشویی بودم , وقتی اومدم بیرون دیدم 7-8 نفر تو صف واستادن و تا منو دیدن شروع کردن به تیکه انداختن:
- عافِیت باشِد
- خسِّه نباشین.
- نه هنو انگار یه چیزی اِزد موندِس.
- فک کردم از میون رفدِی.- های، چشادون وا شد.
- اصی انگار نور اِزدون ساطع میشد
- حالا اومدی سَری وزن.
- میخواسی صدا بِزنی تا بچا بیاند کُمِکِد…
- یُخدچی روغن بخور راش واشِد آ به خودِد صَتمه نزنی….
- خوردنش چِقَده طول کشیدِس که پَس دادنش اَنقَده شد؟
- از این دفعه که گذِشد … اِز دفعه دیگه یه وِکیل بیگیر آ کارا بسپار دسِش آ خوددا راحت کون…
- دُشِک آ لاحاف میبُردی با خودد!
اصن یه کاری کردن دیگه دستشویی جرات نکردم برم :)
:قالبساز: :بهاربیست: |